!
1- فروردين و ارديبهشت دو سال پيش چه هنگامه و هيجاني برقرار بود. تازه بيانيه (توافق) لوزان منتشر شده بود و گروهي به سوداي اينکه رونق اقتصادي در راه است، در برخي خيابانهاي بالاي شهر - همان جا که برخي مديران ارشد دولتي خانه دارند - جشن گرفته بودند. يکي دلار را با اسکناس هزار توماني و ديگري با اسکناس 500 توماني مقايسه ميکرد؛ حاکي از اينکه ارزش پول ملي و قدرت خريد مردم چه قدر بالا خواهد رفت. سه ماه بعد (23 تير 94) توافق هستهاي به سرانجام رسيد و رئيسجمهور با هيجان و افتخار اعلام کرد همه تحريمهاي بانکي و مالي و موشکي و نظامي بالمّره در روز اجراي توافق لغو خواهد شد. در آن ايام روزنامههايي بودند که نيمه تاي بالاي خود را به عکسهايي از وزير خارجه اختصاص دادند و کلاه دوره قاجاري، بر سر او گذاشتند و تيتر زدند: «ايران فردا؛ اميرکبير عصر ما». يا دو عکس از ظريف و جليلي گذاشتند درباره لغو تحريمها و از قول اولي زدند (لغو) ميشود و دومي که پيشبيني کرد (لغو) نميشود. هرچه بود در آن روزگار، وزيرخارجه روي بورس بود، برخلاف ماههاي اخير که از وي و معاونان فعالش در مذاکرات، کمتر خبري ميبينيم و ميشنويم.
2- برجام در همين 14 ماه شروع اجراي تعهدات آمريکا و غرب آنقدر نقض شد که انگار پادري کريدورهاي سياسي است و اصالتا براي زيرپا انداختن بافته شده است. آن قدر نقض شد که صداي آقاي ظريف هم درآمد. صفحه کليد (کيبورد) را باز کرد و رگبار واژهها را به سمت آمريکا گرفت. «خواهيم ديد که آيا آمريکا آماده پايبندي به متن برجام است يا نه، چه رسد به روح آن. تاکنون که از هر دو سرپيچي کرده است. باز هم بايد از ماژيکم براي مشخص کردن متن استفاده کنم؟». از وزارت خارجه «سوغات پيچ» برجام، فقط همين مقدار رمق باقي مانده است؛ توئيت و توئيتبازي! تصور کنيم آقاي ظريف وزيرخارجه نبود و در خانه خود نشسته بود و دوره بازنشستگياش را ميگذراند. آيا توفيري ميکرد؟ ميشد وزيرخارجه نبود و اين توئيت را از خانه يا هتل هم فرستاد. به کسي و جايي هم برنميخورد. تازه اکنون فصل انتخابات در ايران است و آمريکاييها در دولت و کنگره، بارها به صراحت گفتهاند نگرانند که تشديد تحريمها (نقض توافق با بهانه يا بيبهانه) بر سرنوشت دولت روحاني تأثير منفي بگذارد. احتمالا بعد از انتخابات، برجام را آبکش ميکنند، اگر دولت فعلي سرکار باشد.
3- دو سال پس از هيجان و جشن کذايي، وقتي از توافق برجام - تنها پروژه مهم دولت- سخن ميگوييم، گويا فقط از خاطره و تاريخ منقضي سخن ميگوييم. انگار نه انگار که اين شقالقمر قرار بوده تا 15 سال برقرار بماند، روزانه 170ميليون دلار (ماهانه 5 ميليارد، سالانه 60 ميليارد دلار) عايدي براي کشور داشته باشد، به اقتصاد و کسب و کار رونق بدهد، اشتغال ايجاد کند، و مردم را از شندرغاز يارانه بينياز سازد. اخبار از تشديد بيکاري و تعطيلي کارخانهها و 3 برابر شدن بدهيها و مخارج دولت، افزايش نقدينگي تورمزا، کميابي منابع سرمايهگذاري براي احياي توليد، آشفته حالي بورس و... حکايت ميکند. اما ديگر کسي صلاح نميبيند فلاش بک بزند و يکايک ويدئوهاي مربوط به وعدههاي دولتمردان درباره لغو تحريمهاي اصلي و رونق و گشايش اقتصادي را مرور کند و پاسخ دهد که چرا به مردم آدرس سراب دادند؟ اما از آن سو ميشنويد که ريچارد نفيو (عضو تيم مذاکرهکننده آمريکا و معمار تحريمهاي ضد ايراني) ميگويد «تيم ايراني از اينکه همه تحريمها لغو نميشوند آگاه بودند. برجام، حق و توانايي تحريم را از ما سلب نميکند». و ايلان گلدنبرگ از مقامات دولت اوباما در فارين پاليسي تصريح ميکند «ايران از سرعت کاهش تحريمها ناراضي است. بخش زيادي از اين موضوع تقصير دولت ايران است نه ما؛ چرا که پرزيدنت روحاني، توافق را با غُلُو درباره مزاياي اقتصادي آن به عموم مردم فروخت».
4- دو هفته پيش وقتي سناي آمريکا بررسي طرح تحريمهاي جديد را به تعويق انداخت، باب کورکر رئيس کميته روابط خارجي از علت ماجرا رمزگشايي کرد و گفت «پيشنويس تحريم جديد، قبل از انتخابات رياستجمهوري ايران رسما وارد چرخه قانونگذاري نخواهد شد. علت، نگراني اروپا از تأثير تشديد تحريمها بر سرنوشت ميانهروها در انتخابات است». او نميگويد نشان شدههاي ما در ايران چنان محترم هستند که به خاطر آنها، مردم ايران را تحريم نميکنيم. بلکه تصريح ميکند تحريمها را به خاطر احتمال به خطر افتادن سرنوشت اين طيف، به بعد از انتخابات موکول ميکنيم. مفهوم اين قبيل سخنان که از زبان وزيرخارجه آمريکا و رئيس سابق سازمان سيا نيز عنوان شد، اين است که آمريکا به بقاي جريان منفعل در برابر غرب، براي ترساندن مردم ايران و باجخواهيهاي جديد نياز دارد. آنها در حقيقت نقطه اميد و اتکاي غرب هستند چون اولويتشان، تنشزدايي به هر قيمت و فاکتور کردن آن براي مردم ايران ذيل ادعاي «دور کردن شبح جنگ» است نه مقاومت و تهديدزدايي. آمريکاييها دولتي را در ايران ميپسندند که هر گستاخي و تعرضي ديد، صدا به اعتراض بلند نکند؛ با يک تشر، پرتاب ماهواره را متوقف کند، هر چند که در لفظ ميگويد ما براي ساخت موشک و هواپيما از کسي اجازه نميگيريم.
5- اگر کسي سند ميخواهد، اظهارات وزير خارجه فرانسه در مهماني شام سفارت اين کشور با حضور تجار فرانسوي در تهران که بهمن 95 اتفاق افتاد. مقارن اين سفر، ناوهاي فرانسوي به همراه آمريکا و انگليس و برخي کشورهاي ديگر در خليجفارس مانور نظامي برگزار ميکردند. تجار فرانسوي با اظهار نگراني پرسيدند آيا اين مانور نظامي بر روابط ما تأثير نميگذارد. ژان مارک آيرو در پاسخ گفت؛ «خير بنده هيچ نگراني ندارم. مقامات ايراني در هيچ يک از جلسات مقدماتي و برنامهريزي براي سفر در تهران و پاريس، به اين مانور معترض نشدند. دولت ايران به اين سفرها احتياج دارد و مطمئنم که هيچ اعتراضي در جلسات فردا هم نخواهيم شنيد»!
6- اما فقط خارجيها نيستند که به ديده تحقير مينگرند. گويا کساني در درون دولت نيز بيميل نيستند که تصوير تحقير و حقارت را به خارج و داخل پمپاژ کنند تا عفريتهاي مانند وندي شرمن را سر وجد بياورند. لطفا کلمات تحليل وقيح و موهن سايت وابسته به معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد را با دقت تمام مرور کنيد که چند روز پس از ماجراي مشکوک و شرمآور توزيع سبد کالا 19) بهمن (91 نوشت؛ «جايزه بهترين کارگرداني براي حسن روحاني؛ در حاشيه چگونگي توزيع کالاهاي اساسي... توزيع سبدکالا به مردم با شيوهاي که انجام شد، نه يک اتفاق بود و نه عملي که تبعات آن براي روحاني و مردانش غيرقابل پيشبيني باشد. او دقيقا همين اتفاق - ازدحام، دعوا و مرافعه و احيانا له شدن در زير دست و پا - را پيشبيني ميکرد و اصلا آن را براي پيشبرد استراتژي خارجي خود لازم داشت ]!![ به عبارت ديگر روحاني به يک نمايش داخلي براي ارائه در جشنوارههاي سياسي خارجي نيازمند بود ]به تعبير راديو فرانسه، دولت روحاني قيافه فروشنده بدهکار و مشتاق معامله بر سر حقوق ملي را به خود گرفته بود[. نگاه کنيم به اظهارات اخير وندي شرمن که گفته است «شما در اخبار ديديد که ايران اخيرا به طور قابل مشاهدهاي غذا بين مردم فقير جامعهاش توزيع کرده تا نشان دهد کاهش هدفمند و محدود تحريمها، تاثير مستقيم بر مردم اين کشور داشته است». به هر حال اين دقيقا همان نتيجهاي بوده که روحاني از توزيع سبد کالا در ميان مردم داشته است، اين که تحريمها بر روي مردم ايران تاثير مستقيم و انکارناپذير داشته؛ اين که اوضاع اقتصادي مردم ايران نه تنها رو به راه نيست بلکه حاضرند براي چند عدد مرغ و چند کيلو برنج با يکديگر درگير شوند... درست است که روش توزيع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با اين نمايش بتوان جايزه اول بهترين اثر را در فستيوال سياست جهاني به خود اختصاص داد، به تحقير چند روزهاي که بازيگران آن شدند، ميارزيد»!!
7- فقط از يک آدم بيعقل برميآيد. به قول آقاي روحاني «فقط يک آدم بيعقل ميتواند بگويد مشکلات را در 100 روز حل ميکنم». شما تصور ميکنيد ايراد اين عبارت چه بود که متوليان سايت رسمي دولت، مجبور به مميزي و حذف آن از متن سخنان اخير رئيسجمهور شدند؟ آيا انکار وعده 100 روزه تحول اقتصادي، ناپسنديدهتر بود يا اصل آن وعده پرهيجان در وعدههاي تبليغاتي 4 سال پيش؟! چرا حقوقهاي نجومي در روز روشن انکار ميشد؟ چرا وعدههايي مانند لغو همه تحريمها، رونق اقتصادي بينياز کننده مردم از دريافت يارانه، حل همه مشکلات (بيکاري و رکود و سرمايهگذاري و آلودگي هوا و آب خوردن مردم) پس از لغو تحريمها و...، يکي پس از ديگري نقض و انکار شد؟ و چگونه ميتوان به وعدههاي جديد اعتماد کرد؟ سيره و سياست امير مؤمنان(ع) در کجاي عرض و طول ديوانسالاري دولت «برجام و ديگر هيچ» گم شده که برخلاف فرمان او (نامه به حارث همداني) عمل ميکنند؟ «بپرهيز از هر عملي که در پنهان انجام شود و در علن از آن شرمنده شوند. و حذر کن از کاري که هرگاه درباره آن از صاحبش پرسند، انکار کند يا مجبور به عذرخواهي شود». (نامه 69 نهجالبلاغه).
8- ميشد اتاقي به برخي دولتمردان توئيتر باز و تلگرام باز نظير آقاي مشاور يا آقاي معاون سياسي دفتر رئيسجمهور و يا برخي وزرا سپرد که جملگي در آن مشغول کامنتبازي و توئيتگذاري باشند؛ اما امور مردم با رويکرد تفنني و مجازي و تبليغاتي نميگردد. کشور بيش از هر زمان ديگري نيازمند مديريت انقلابي، بانشاط و پرتلاش و مؤمن به ظرفيتهاي انقلاب و توانمنديهاي مردم خويش است. به تعبير رهبر انقلاب «هر جا مديريت انقلابي فعال و پرتحرک داشتيم، کار پيش رفته است، هر جا مديريت ضعيف، کمجان، نااميد، غيرانقلابي و بيتحرک داشتيم، کارها يا متوقف مانده يا انحراف پيدا کرده است». نيروهاي مؤمن و انقلابي ميتوانند با عبور از اختلاف سليقهها و اولويت بخشيدن به موضوع بازگرداندن لکوموتيو دولت به ريل انقلاب، پويش پيشرفت و عدالت و عزت و کرامت را تبديل به موج اجتماعي کنند. چهار هفته فرصت کمي نيست براي راهاندازي مطالبه اجتماعي «دولت عزت و اقتدار و اقدام و عمل ملي».
محمد ايماني
بسمه تعالي جوابيه زاکاني...
ما را در سایت بسمه تعالي جوابيه زاکاني دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1basiji110a بازدید : 118 تاريخ : چهارشنبه 6 ارديبهشت 1396 ساعت: 19:52